<

فرهنگی

فرهنگ مردم
div class="title">

فرهنگی

فرهنگ مردم

فرهنگی

فرهنگ مردم

فرهنگی

فرهنگی از زنان ومردان دیار زاوه وبی کاری انها .........................

  • ۰
  • ۰

سالروز فتح خرمشهر  

روز دوشنبه سوم خرداد ماه 61 کسى نبود که لبخند شادى و سرور بر لب نداشته باشد.

 کسى نبود که شورو شوق تمام وجودش را فرانگرفته باشد.

 

کسى نبود که اشک اشتیاق از دیدگان جارى نسازد و کسى نبود که‏ خداوند قادر متعال را شکر نگوید؛ چرا که در چنین روزى فتحى عظیم نصیب لشگریان توحید شده بود و آن،فتح خرمشهر بود.

 

سوّمین مرحله عملیات پیروز بیت‏ المقدس به قصد آزادسازى خرمشهر آغاز گشت.

این عملیات که با رمز «یاعلی بن ابیطالب(ع)» شروع شد در مراحل اولیه، با تصرف پایگاه مرزى کوشک همراه بود، همچنین ضربات‏ سخت و هولناکى بر تیپهاى 9 و 238 گارد مرزى دشمن وارد آمد و تعداد کثیرى از مزدوران بعثى به اسارت‏لشکریان جبهه توحید در آمدند که در میان آنها افسران عالی رتبه رژیم بعثى نیز به چشم مى‏ خوردند.

 

به‏ دنبال این پیروزى‏ هاى بزرگ بود که خاکریزهاى دشمن یکى پس از دیگرى به تصرف قواى اسلام درآمد وفرماندهان مزدور عراقى در اوج وحشت و هراس، پى در پى فرمان عقب نشینى صادر کردند.

در ساعت شش و پانزده دقیقه بامداد روز یکشنبه، دوم خرداد ماه سال 61، سپاهیان اسلام خرمشهر را به‏ محاصره خویش درآوردند و دشمن زبون را که راهى جز فرار نداشت با بلندگو دعوت به تسلیم کردند. ساعت نُه بامداد بیش از پنج هزار نفر از قواى کفر به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

 

روز دوشنبه قواى کفر به قصد بازپس گیرى مناطق آزاد شده اقدام به پاتک نمود که با هوشیارى دلاوران‏ اسلام این پاتک دفع گردید و تعداد زیادى از قواى صدام کافر کشته و زخمى و بیش از سه هزار نفر دیگر به‏ اسارت در آمدند.

الطاف خداوند قادر، پى در پى رزمندگان خداجوى اسلام را فرا مى‏گیرد و این امدادهاى الهى لحظه به لحظه برپیشروى‏ ها مى‏ افزاید تا اینکه سرانجام پس ازمدتها انتظار، در اوج بهت و ناباورى و سرگیجه دشمنان‏ خونخوار اسلام و در کمال امیدوارى مؤمنان به رحمت پروردگار رحیم، خرمشهر آزاد مى‏شود.

یکى ازکسانى که از نزدیک شاهد مراحل مختلف فتح و پیروزى لشکریان حق بوده، در قسمتى از خاطراتش ‏لحظات پیشروى و فتح و ظفر را این‏گونه توصیف مى‏کند:

تدارک آزادى خرمشهر از عملیات بیت‏ المقدس پى‏ ریزى شده بود، این عملیات ترس و وحشت عجیبى بر دل‏ عراقى‏ ها افکنده بود.

با وجودى که دشمن براى نگهدارى خرمشهر مرتب دست به ضد حمله مى ‏زد، ولى این‏ ضد حمله‏ ها در اراده پولادین رزمندگان اسلام هیچگونه خللى بوجود نیاورده و دشمن زبون در هر ضد حمله‏ با تعداد زیادى کشته و مجروح و از دست دادن مقادیرى مهمات و سلاح به عقب مى‏ نشست.

 

واحد آر - پى - جى 7 سپاهیان اسلام امان دشمن را بریده بود.

در آن روزها همه چیز حکایت از پیروزى بزرگ‏ مى‏ کرد.

طوفان شوق سراپاى وجود همه رزمندگان را فرا گرفته بود.

هیچ نیرویى قادر نبود در مقابل این‏ نیروى الهى ایستادگى کند.

روزها به ‏سرعت مى‏گذشتند و فاصله رزمندگان اسلام لحظه به لحظه به خرمشهر کمتر مى‏ شد.

مزدوران بعثى‏ مى‏ خواستند به هر نحو شده خرمشهر را از دست ندهند، چون که مى‏ دانستند خرمشهر تعیین کننده‏ سرنوشت جنگ است، به همین دلیل در اطراف شهر خاکریزهایى به ارتفاع چند متر احداث کرده بودند وصدام بهترین نفرات خود را به خرمشهر فرستاده بود.

عراق فکر مى‏ کرد با مقاومت، کارى از دستش ساخته است.

فرماندهان عراقى مرتب سربازان را تهدیدمى‏کردند که در شهر بمانند، ولى ساعت به ساعت فشار رزمندگان اسلام بر روى مزدوران بیشتر مى‏شد.

لشکریان اسلام قبل از ورود به خرمشهر، شهرک ولى‏عصر را که پس از ورود قواى کفر به مرز شلمچه محل‏استراحت آنان شده بود از لوث وجود صدامیان کثیف پاکسازى کردند و این شهرک عرب‏ نشین را از دست‏ دشمن خارج ساختند.

نزدیکى‏ هاى ظهر، نیروهاى اسلام دسته دسته از شمال شهر وارد خرمشهر شدند و از فلکه راه آهن پا به داخل‏ شهر گذاشتند.

جنگ خیابانى و تن به تن آغاز گشت.

عده‏اى از مزدوران هنوز در محوطه بندر و گمرک دفاع مى‏ کردند، اما درعرض کمتر از چند ساعت فلکه راه آهن و محوطه‏ هاى اطراف کلاً آزاد شد.

همان فلکه‏اى که روزهاى اول مهرماه59 جوانان خرمشهرى در آنجا با کوکتل مولوتف جلوى تانکهاى عراق ایستاده بودند، ولى این دفعه وضع‏ فرق مى‏ کرد، این دفعه لشکر پیروز و ظفرمند، دلاوران اسلام بودند.

این دفعه لشکریان اسلام با رشادت خوددرسى به صدامیان دادند که هیچوقت خیال تجاوز به میهن اسلامى ایران به سرشان نزند.

یکى از هلیکوپترهاى عراقى که آمده بود از محوطه بندر، فرماندهان عراقى را فرارى دهد، در اثر شلیک‏ گلوله ‏هاى سلحشوران ایرانى در محوطه بندر سقوط کرد و عده‏اى از مزدوران از ترس، خود را به آب انداخته ‏بودند تا از طریق شط به آن سوى مرز فرار کنند.

در بعد از ظهر دوشنبه 3 خرداد ماه، دلاوران اسلام از مسجد جامع خرمشهر صداى اللَّه اکبر را به گوش ‏رسانیدند.

از فراز مناره مسجد صداى اذان به آن سوى شهر مى ‏رفت و شهرى که 19 ماه در اسارت بود اکنون‏ سرود آزادى مى‏خواند و فرزندانش را پس از مدتها دورى در دل خود جاى مى‏ داد و اشک شوق مى‏ ریخت. دشمنان اسلام و انقلاب با تکیه به محاسبات غلط مادى و غفلت و فراموشى از ماوراى ماده، شهر خرمشهر رافتح ناشدنى مى‏دانستند و مغزهاى کثیفشان جز ذلت و شکست را براى قواى اسلام تخمین نمى ‏زد، لیکن باردیگر دست پرمهر و تواناى حضرت حق بر سر این ملّت خداجو قرار گرفت، و همه مخالفان و دشمنان اسلام درسراسر جهان را از بهت و سرگیجه انگشت به دهان ساخت.

امام خمینى1 درباره توجه خاص حضرت حق در فتح خرمشهر و ارتباط این مسأله با جهان ماوراء الطبیعه ‏چنین فرمودند:

»فتح خرمشهر، یک مسأله عادى نبود، اینکه پانزده الى بیست هزار نفر به صف براى اسارت بیایند و تسلیم ‏شوند، مسأله عادى نیست، بلکه مافوق طبیعت است«.

فتح خرمشهر آنچنان عظیم و سترگ بود که دستگاههاى تبلیغاتى و خبرپراکنى استکبار جهانى را که همیشه‏ پیروزیهاى قواى اسلام را ناچیز و وارونه جلوه مى‏دادند، مجبور ساخت تا به این فتح و ظفر بزرگ اعتراف‏ نمایند و به نوحه‏ سرایى براى رژیم عفلقى عراق بپردازند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

  • ۹۸/۰۳/۰۲
  • محمد اسماعیل زاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی