<

فرهنگی

فرهنگ مردم
div class="title">

فرهنگی

فرهنگ مردم

فرهنگی

فرهنگ مردم

فرهنگی

فرهنگی از زنان ومردان دیار زاوه وبی کاری انها .........................

  • ۰
  • ۰

شهید آوینی

شهر: دشت آزادگان
استان: خوزستان
کشور: ایران

شهید سید مرتضی آوینی در شهریور 1326 در شهرری به دنیا آمد. پدرش مهندس معدن بود و به اقتضای کارش هر از چندی به شهری می‌رفت و در آن ساکن می‌شد و پس از آن مأموریتی دیگر و شهری دیگر. خانواده هم از او تبعیت می‌کرد. پس دوران کودکی و نوجوانی مرتضی در شهرهای مختلفی سپری شد. او دوره دبستان و نیمی از دورة دبیرستان را در شهرهای زنجان، تهران و کرمان گذراند و دوباره به تهران بازگشت و سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان هدف تهران طی کرد تا آن که در سال 1344 دیپلم گرفت.
او از کودکی با هنر انس داست. شعر می‌سرود، نقاشی می‌کرد و داستان و مقاله می‌نوشت. دست آخر همین علاقه بسیار موجب شد که در دانشگاه، رشته معماری را انتخاب کند و در آن به تحصیل بپردازد. اما ورود به دانشگاه، او را که تشنه شناخت حقیقت بود راضی نکرد. محیط دانشگاه را متفاوت از آنچه می‌خواست یافت و نسبت به تحصیل بی‌میل شد. این بود که تحصیلش به درازا کشید. بخشی از روزهایش را به کار کردن می‌گذراند تا از نظر مالی مستقل باشد و بخشی دیگر را به همان کارهای ذوقی‌اش، خواندن، نوشتن و سرودن و نقاشی می‌گذراند و آنچه باقی می‌ماند صرف درس خواندنش می‌شد.

مطالعه ادبیات و فلسفة برایش مهم و لذت بخش بود. چرا که پنجره‌ای بود که از آن نگاهی هر چند جزئی به حقیقت داشت ؛ و روح بی‌آرام او همیشه در پی یافتن حقیقت بود. و برای این کار به هر دری می‌زد. کتاب می‌خواند، به شبهای شعر و گالری‌های نقاشی می‌رفت، موسیقی کلاسیک گوش می‌کرد و ساعت‌ها با دوستانش مباحثه می‌کرد. مباحثاتی که به گفته خودش سرشار از « تظاهر به دانایی » بود و دست آخر دریافت که « تظاهر به دانایی هرگز جایگزین دانایی نمی‌شود. »
تلاش صادقانه او برای رسیدن به حقیقت او را روز به روز جلوتر می‌برد. سرانجام زمانی رسید که هر چه پیش از این نوشته بود جمع کرد و سوزاند، چرا که دریافته بود آن همه حدیث نفس اوست و بهانه‌ای برای دور ساختنش از حقیقت. و او حالا حقیقت را به گونه‌ای دیگر طلب می‌کرد. در همین حس و حال بود که سال 1357 رسید.
در سال 1357 زمانی که شعله‌های انقلاب اسلامی از هر گوشه مملکت زبانه می‌کشید مرتضی آوینی همسفر زندگی خود را شناخت و با او ازدواج کرد. خانم مریم امینی هم، چون خود او به هنر و ادبیات علاقه بسیار داشت و این دو در کنار هم می‌توانستند تجربیات مشترکی کسب کنند که به فهم حقیقت یاری‌شان کنند.
انقلاب که پیروز شد، آوینی گویی گمشده خود را یافته بود. هر چه تا پیش از آن خوانده بود و اندیشیده بود کنار گذاشت و در پی شناخت اندیشه‌ای بر آمد که آن روزها چون روحی لطیف در همه جای ایران جاری بود. عشق و علاقه آوینی به تفکرات امام خمینی (ره) و اندیشه حکومت دینی او را یکسره به خدمت انقلاب در آورد. آوینی به ضرورت زمان، فعالیتش را در دیگر رشته‌های هنری کنار گذاشت و به فیلمسازی روی آورد. تلاش او آن بود که حقیقت سیال زمان خود را روی نوار سلولویید ثبت کند تا تحرکی باشد برای آنانی که امروز زندگی می‌کنند و درسی باشد بر آنانی که در آینده خواهند آمد.
او کار فیلمسازی‌اش را از گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و با ساخت فیلمهای مستند آغاز کرد. نخستین کار این گروه تهیه گزارشی تصویری از سیلی بود که در سال 1358 در خوزستان جاری شد. پس از آن مجموعه مستند « شش روز در ترکمن صحرا » و « خان گزیده‌ها » را ساخت. این دو مجموعه به تحرکات نظامی گروه‌های مسلح ضد انقلاب در منطقه گنبد و قوای خوانین فیروز آباد فارس علیه انقلاب اسلامی می‌پرداخت. در فیروز آباد فارس هنگامی که کار فیلمبرداری در جریان بود گروه سازنده مجموعه در محاصره نیروهای خوانین قرار گرفت و با مشکلات زیادی خود را به شهر رساند. و این گونه بود که آوینی نخستین صحنه‌های جنگی‌اش را در نبرد با خوانین تهیه کرد.

سرانجام جنگ از راه رسید و آوینی که در جست و جوی حقیقت بود دوربین‌اش را به سوی جبهه‌ها گرداند. نخستین فیلمی که او در بارة‌جنگ ساخت « فتح خون » نام گرفت. در این فیلم او از محاصره غم انگیز خرمشهر روایت کرد. پس از آن دست به کار ساخت مجموعه دیگری در باره جنگ شد که یازده قسمت داست و عنوان آن همان دغدغه همیشگی مرتضی بود ؛ « حقیقت ». و بالاخره کار بعدی او مجموعه « روایت فتح » بود که سال‌ها علاقه‌مندان به دفاع هشت ساله مردم ایران را پای تلویزیون‌ها نشاند.
روایت فتح که پخش آن از سال 1364 شروع شد مجموعه‌ای بود با ویژگی‌های نو. گزارشی مستقیم و بی‌واسطه بود از آنچه که در خطوط مقدم جبهه‌ها می‌گذشت ؛ به دور از شعار و به دور از تصنع. آوینی در این مجموعه تلاش کرد از آنچه که می‌تواند مانع انعکاس طبیعی رویدادهای جنگ گردد، کنار باشد. آنچه تماشای این مجموعه را برای بینندگان پرشمارش لذت بخش می‌کرد صدای گرم او بود که گفتار متن برنامه را با لحنی صمیمانه و دلنشین می‌خواند. لحنی که برای همیشه در ذهن و یاد بینندگان روایت فتح باقی خواهد ماند.
فیلمسازی تنها فعالیت آوینی نبود. او در کار مطبوعات هم دستی داشت و نوشته‌های با ارزش زیادی در مطبوعات مختلف از او به جای مانده است. ماهنامه « اعتصام » ارگان انجمن‌های اسلامی سراسر کشور که از سوی سازمان تبلیغات اسلامی منتشر می‌شد نخستین نشریه‌ای بود که سلسله مقالات منظم او را در خود جای داد. پس از آن ماهنامه « جهاد » نوشته‌های او را منتشر کرد. جهاد را وزارت جهاد سازندگی منتشر می‌کرد ؛ جایی که سید مرتضی آوینی سال‌های طلایی عمرش را در آن سپری کرد.

از سال 1365 به بعد آوینی نگاه جدی خود را به مباحث نظری سینما معطوف کرد. او در این سال یک ترم در دانشگاه هنر به تدریس « تمثیل شناسی در سینما » پرداخت و پس از آن که دید قالب‌های درسی از پیش طراحی شده در دانشگاه به او امکان تدریس آنچه را که خود می‌خواهد نمی‌دهد از دانشگاه کناره گرفت و به نوشتن تفکراتش در باب سینما پرداخت. نوشته‌های سینمایی‌اش را ابتدا در فصلنامه سینمایی « فارابی » چاپ کرد، اما از سال 1367 پس از آن که مرتضی آوینی به حوزه هنری رفت و در آنجا مجله « سوره » را با سردبیری خود به راه انداخت، این نشریه اصلی‌ترین جایی بود که می‌شد نوشته‌های او را در آن خواند. از آن پس سوره مجله‌ای بود غنی با مقالات ارزشمندی در بارة ادبیات، نقاشی، گرافیک، تئاتر، سینما و … و در این میان نوشته‌های آوینی در باره مسائل فرهنگی و فلسفه هنر جایگاهی ویژه داشت.
فعالیت آوینی در حوزه تنها به انتشار مجله سوره محدود نشد. « گروه تلویزیونی حوزه » و « دفتر مطالعات دینی هنر » دو بخش مهم بودند که نخستین بار او پایه گذاری کرد. همچنین انتشار مجله « ادبیات داستانی » به عنوان نخستین نشریة تخصصی داستان در ایران محصول کار و اندیشة او بود.

در سال 1371 سید مرتضی آوینی با توصیه آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب، مجموعه تلویزیونی روایت فتح را که ساخت و پخش آن متوقف شده بود مجدداً پی گرفت و حاصل تلاش دوبارة او در این زمینه دورة جدید روایت فتح بود که با نگاهی پخته‌تر و ارزش‌های فنی والاتر باردیگر از تلویزیون پخش شد و خاطره روزهای پر حماسه دفاع مقدس را در ذهن‌ها زنده کرد.
اما ساخت دورة جدید روایت فتح نزدیک یک سال بیشتر دوام نیافت. در بهار سال 1372 زمانی که چند روزی از عید نوروز می‌گذشت مرتضی آوینی یک بار دیگر سفر مکاشفه آمیزش را به جبهه‌های جنگ برای ادامه ساخت مجموعه روایت فتح شروع کرد. مقصد او این بار فکه بود. جایی که بهترین فرزندان این آب و خاک در آن دلیرانه جان باخته بودند. روز نوزدهم فروردین هنگام بررسی دالانی در منطقه فکه سید مرتضی آوینی که پیشاپیش گروه حرکت می‌کرد با یک مین خنثی نشده که یادگار شوم زمان جنگ بود برخورد کرد و از ناحیه پا به شدت زخمی شد و پیش از آن که به بیمارستان برسد به خاطر خون‌ریزی زیاد به شهادت رسید
شهید آوینی فعالیت مطبوعاتی خود را در اواخر سال 1362 همزمان با مشارکت در جبهه ها و تهیه فیلمهای مستند درباره جنگ با نگارش مقالاتی در ماهنامه اعتصام، ارگان انجمنهای اسلامی که از سوی سازمان تبلیغات منتشر می شد، آغاز کرد. این مقالات طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را در بر می گرفت. او طی یک مجموعه مقاله درباره مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام آراء و اندیشه های رایج در مورد دموکراسی، رأی اکثریت، آزادی عقیده و برابر و مساوات را در نسبت با تفکر سیاسی مأخوذ از وحی و نهج البلاغه و آراء سیاسی حضرت امام (ره) مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داد :مقالاتی نیز در تبیین حکومت اسلامی و ولایت فقیه در ربط و نبست با حکومت الهی حضرت رسول (ص) در مدینه و خلافت امیر مومنان (ع) نوشت و اتصال و پیوند انقلاب اسلامی را با نهضت انبیا علیهم السلام و جایگاه آن را در تاریخ حیات باطنی بشر تشریح کرد. مقالات متعددی درباره دفاع مقدس و نسبت آن با جنگهای صدر اسلام و قیام عاشورا و وجوه تمایز آن از جنگهایی که بخصوص در قرون اخیر واقع شده اند، و نیز برکات ظاهری و غیبی جنگ و ویژگیهای رزم آوران و بسیجیان در زمره مطالبی بود که در اعتصام منتشر شد. در مضامین اعتقادی و عبادی نیز تحقیق و تفکر می کرد و حاصل کار خویش را به صورت مقالاتی چون اشک، چشمه تکامل، تحقیقی در معنی صلوات و حج، تمثیل سلوک جمعی بشر به چاپ می سپرد. در کنار نگارش این مقالات، مجموعه مقالاتی نیز با عنوان کلی تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب برای ماهنامه جهاد، ارکان جهادسازندگی، نوشت بهشت زمینی، میمون برهنه !، تمدن اسراف و تبذیر، دیکتاتوری اقتصاد، از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی، نظام آموزشی و آرمان توسعه یافتگی، ترقی یا تکامل ؟ و … از جمله مقالات آن مجموعه است. این مقالات بعد از شهادت او از سوی مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس ( وزارت جهاد سازندگی ) با عنوان کلی مذکور ( تحقیق مکتبی … ) به چاپ رسید. این دوره از کار نویسندگی شهید تا سال 1365 ادامه یافت.
مقارن با همین سالها شهید آوینی علاوه بر کارگردانی و مونتاژ مجموعه روایت فتح نگارش متن آن را بر عهده داشت. او در ماه محرم سال 1366 نگارش کتاب فتح خون ( روایت محرم ) را آغاز کرد و نه فصل از فصول دهگانه آن را نوشت. اما در حالی که کار تحقیق در مورد وقایع روز عاشورا و شهادت بنی هاشم را انجام داده و نگارش فصل آخر را آغاز کرده بود، به دلایلی کار را ناتمام گذاشت.
او در سال 1367 یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد ولی چون مفاد مورد نظرش برای تدریس با طرح درسهای دانشگاه همخوانی نداشت از ادامه تدریس صرف نظر کرد. مجموعه مباحثی که برای تدریس فراهم شده بود با بسط و شرح و تفسیر بیشتر در مقاله بلندی به نام تأملاتی در ماهیت سینما که در فصلنامه فارابی به چاپ رسید و بعد در مقالاتی با عناوین جذابیت در سینما، مونتاژ به مثابه معماری سینما، آینه جادو، قاب تصویر و زبان سینما و … که از فروردین سال 1368 در ماهنامه هنری سوره منتشر شد، تفصیل پیدا کرد. مجموعه این مقالات در کتاب آینه جادو که جلد اول از مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی اوست، جمع آوری و به چاپ سپرده شد.
سالهای 1368 تا 1372 دوران اوج فعالیت مطبوعاتی شهید آوینی است. آثار او در طی این دوره نیز موضوعات بسیار متنوعی را شامل می شود. هرچند آشنایی با سینما در طول مدتی بیش از ده سال مستند سازی و تجارب او در زمینه کارگردانی مستند و به خصوص مونتاژ باعث شد که قبل از هر چیز به سینما بپردازد، ولی این مسئله موجب بی اعتنایی او نسبت به سایر هنرها نشد. او در کنار تألیف مقالات تئوریک درباره ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی در مورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید ـ اعم از رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر ـ هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و … تأ‌لیف کرد که در ماهنامه سوره به چاپ رسید. طی همین دوران در خصوص مبانی سیاسی ـ اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مواجهه با فرهنگ واحد جهانی و تهاجم فرهنگی غرب، غربزدگی، و روشنفکری، تجدد و تحجر و موضوعات دیگر تفر و تحقیق کرد و مقالاتی منتشر نمود. مجموعه آثار شهید آوینی در این دوره هم از حیث کمیت هم از جهت تنوع موضوعات و هم از نظر عمق معنا و اصالت تفکر و شیوایی بیان اعجاب آور است. در حالی که سرچشمه های اصلی تفکر او به قرآن، نهج البلاغه، کلمات معصومین علیهم السلام و آثار و گفتار حضرت امام (ره) باز می گشت، با تفکر فلسفی غرب و آرا و نظریات متفکران غربی نیز آشنایی داشت و با یقینی برآمده از حکمت، آنها را نقد و بررسی می کرد. او شناخت مبانی فلسفی و سیر تاریخی فرهنگ و تمدن جدید را از لوازم مقابله با تهاجم فرهنگی می دانست چرا که این شناخت زمینه خروج از عالم غربی و غربزده کنونی را فراهم می کند و به بسط و گسترش فرهنگ و تفکر الهی مدد می رساند. او بر این باور بود که با وقوع انقلاب اسلام و ظهور انسان کاملی چون امام خمینی (ره) بشر وارد عهد تاریخی جدیدی شده است که آن را عصر توبه بشریت می نامید، عصری که به انقلاب جهانی امام عصر (عج) و ظهور دولت پایدار حق منتهی خواهد شد./

  
  • ۹۸/۰۳/۲۳
  • محمد اسماعیل زاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی