<

فرهنگی

فرهنگ مردم
div class="title">

فرهنگی

فرهنگ مردم

فرهنگی

فرهنگ مردم

فرهنگی

فرهنگی از زنان ومردان دیار زاوه وبی کاری انها .........................

۱۴ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


متن زیبا برای شب یلدا | شب یلدا بهانه ایست تا به عزیزانمان یادآوری کنیم که به یادشان هستیم. گلچینی از بهترین متن ها و پیام های تبریک شب یلدا 96 را برای شما عزیزان آماده کرده ایم که در ادامه مشاهده می فرمایید.

خبرگزاری آفتاب

یلدا یعنی بهانه ای برای در کنار هم شاد بودن و زندگی یعنی همین بهانه های کوچک گذرا.

یلداتان مبارک و زندگیتان پر از بهانه های شاد باد.

شب یلدا کنار یار بودم

به او دلبسته و بیمار بودم

شپش هایش گرفتم از سر شب !

منِ نادان مگر بیکار بودم!

آری ام شب شب یلدا است

شب فال

شب عشق

شب هندوانه

وشب آزادی وشب رهایی

چیزی به یادم نمی آید

جز اینکه

امشب شب تنهایی من است

یلدایت مبارک





آماده باش

فردا روز بزرگیه روزی که منتظرش بودی

چشم همه به تو

خیلی روت حساب کردم فردا شمرده میشی !

یلدا مبارک


یلدا شب پیوند دل و خاطره است

دیدار من و برف لب پنجره است

یلدا شب هندوانه و فال و غزل

کار دل من بی تو ولی یکسره است . . .




من بلندای شب یلدا را / تا خود صبح شکیبا بودم

شب شوریده ی بی فردا را / با خیال تو به فردا کردم

چه شبی بود !؟ / عجب زجری بود !؟

غم آن شب که شب یلدا بود



یلدا ست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست

تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب

بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست



شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر

زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر

شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق

.رخ معشوقه و مدهوشی دلداده عشق

شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد



سلام ای دیر آشنای لوند دوران

ای دخترک باز مانده قرون و اعصار

ای بهانه بیداری ادب رنجور ایران

امشب ایران محفل اش هست باتو بیدار . . .!!!!





تو خوشگلترین، خوشتیپ ترین و با کلاس ترین آدم روی زمین هستی

اینم هندونه شب یلدات! بذار تو یخچال تا خنک بشه!





شب یلدا، «شب عاشقان بی دل» آکنده از عطر مهربانی،

سرشار از ترنّم عشق و لبریز از تبسّمِ آینده باد!





امشب را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم

شب یلدا ، این شب زایش مهر و میترا ، شب زایش نور و روشنائی

بر تو ایرانی مبارک



یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست

تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم

تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک

  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰

تصاویری

  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰

شب یلدا

شب ستاره های بیدار برای شب یلدا


شب یلدا ، انار محبت


همانطور که می دانید شب یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است از زمانهای گذشته تا به امروز در میان ایرانیان مرسوم بوده است.در این مطلب متنی جالب و خواندنی مربوط به این شب را بخوانید.خرید رپورتاژ آگهی

خرید رپورتاژ آگهی

شب یلداست؛ شبی که در آن انار محبت دانه می شود و سرخی عشق و عاطفه، نثار کاسه های لبریز از شوق ما؛ شبی که طراوت هندوانه های تازه تابستان به سرمای دستان زمستان هدیه می شود و داغی نگاه های زیبای بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج می گیرد و بالا می رود. در ازدحام بشقاب های کوچک بلور، شیرینی صمیمیت ها و یکدلی ها، تقسیم می شود و کام های همه را شیرین می کند.

یلدای طولانی سال، بهترین مجال برای نیم نگاهی کوتاه به لحظه هاست؛ لحظه هایی که در سرعت عبور، خلاصه می شوند و می گذرند و این گذشتن، بهترین پیام برای زیبا زیستن ماست؛ زیرا شیرینی در کنار هم بودن لبخندهای امروز، هزار بار بهتر از اشک حسرت ریختن بر مزار جدایی های فرداست.

یلدا بهانه ای است، بهانه ای، تا ما از فرمان کانال های پر پیچ و خم سیم های ارتباطات بگذریم و لحظه های قشنگ با هم بودن را به هیجان سریال های زندگی شیشه ای ، بدل نکنیم.

یلدا، بهانه ای است تا پندها و تجربه های ارزشمند پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی را که در پس وقت نداشتن ها و بی حوصلگی های کوچک ترها مدفون مانده اند، زنده کنیم.

یلدا، مجالی است برای تکرار هر آنچه روزگاری، سرمشق خوبی هایمان بوده اند و امروز بر روی طاقچه عادت هایمان غبار می گیرند و فراموش می شوند. مجالی است برای دیدن عزیزانی که تصویر و صدایشان در پس مشغله های زندگی رنگ باخته اند. مجالی است برای نشستن لبخند بر لبان کودکان، در آغوش پر مهر بزرگ ترها. یلدا مجالی است؛ مجالی برای من، مجالی برای تو، تا همگی، لحظه های شیرین با هم بودن را تجربه کنیم.

  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰

متن ولادت امام حسن عسگری (ع) به صورت شعر و متن ادبی مناسب برای اس ام اس و پیام های تلگرامی. متن ولادت امام حسن عسگری به مناسبت ولادت ایشان.

 

آمدی تا شب های بی ستاره را در ماه غرق کنی 

و دست های تنها مانده را بگیری و تا خدا بالا بکشی 

آمدی تا آفتاب رویت، قبله آفتاب گردان ها شود 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


دست بیفشانید و عود بسوزانید

که یازدهمین مسافر بهار، از راه می رسد

قدم هایش را شکوفه باران کنید

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


میلاد یازدهمین حجت خداوند، پیام آور آیینه و روشنی، بر رهروان صدیقش مبارک باد


میلاد یازدهمین امام و سیزدهمین کشتی نجات، آقا امام حسن عسکرى (ع) بر شما مبارک باد



پسر فاطمه، نور هدی 

سبزترین باغ بهار خدا 

با تو دل از غصه رها می شود 

پاکتر از آینه ها می شود


ای گل گلزار خدا، یا حسن عسکرى (ع) 

آینه قبله نما یا حسن عسکرى (ع) 


زمین را بیارایید و ثانیه ها را در عطر شکوفه های عشق بپیچید

هلهله کنید و پای بکوبید 

که اینک یازدهمین فصل کتاب شیعه، با دست های سبز مردی از تبار ملکوت، ورق می خورد 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


با نام «حسن»، باب یازدهم کتاب امامت نگاشته می شود 

و این، مژده ای است برای ما که چیزی به کلیّت روشنی نمانده است 

چیزی نمانده به سر زدن یگانه گوهر عشق و اتمام حجت 

از هم اکنون، دنیا چشمان پرفروغش را به انتظار می نشیند. 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد

 

او آمده است تا خورشید، مبدأ همه آیینه ها باشد. 

شکفتن بهار در بهاری دل انگیزتر 

دمیدن گلِ حُسن در حُسنی فزون تر 

روییدن گلی دلرباتر در گلستان طاها 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد 


قدم بر چشم های زمین نهاده ای و جهان روشن شد.

صفا آورده ای به ماتم کده دل دنیا 

روشنایی آوردی به شب های بی ستاره اهالی

ای ستاره دنباله دار

عشق، امروز، در سایبان مهربانی تو منزل می کند 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


می آید امروز؛ یازدهمین ستاره، یازدهمین ماه، امام ثانیه های سلوک، 

امام جبین بر افروخته از جلای جان، از کثرت طاعت، از اوج خشوع.

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


تو آمدی و کوچه های مدینه را باران شکوفه پوشاند 

آمدی و آینه ها، به پابوسی ات، آب های جهان را به انعکاس برخاستند 

آمدی، تو یازدهمین چراغ پرفروغ ولایت باشی 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


بهار تازه و گل تازه و چمن تازه

ستاره یار و فلک یار و دور گردون یار

هر آن که بر گل رخسار تو گشاید چشم

بهار را چه کند؟ ای به «چهر» رشکِ بهار 

درخت اگر گل سوری، به باغ آورده 

نهال قامت تو، آفتاب دارد بار 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


آن که می آید، شکوه آسمان، عظمت زمین، صداقت ایمان و نجابت آب است

بهار از نامش شکوفا و عشق از یادش لبریز است 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد


آمد سیزدهمین حلقه از منظومه نور

سیزدهمین آیه از سوره عترت 

و سیزدهمین ساقی میخانه عشق 

ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد.

 

می آید تا «مدینه» عشق، باز هم شاهد آیینه ای باشد که پرتو افشان انوار متجلی الهی است 

 

مبارک ای مسلمانان که آمد جان و هم جانان

شده خورشید سیمای امام عسکری تابان

پدر هادی، پسر مهدی به حق، نامش حسن آمد 

حسن آمد حسن آمد


من آن فقیر خسته دل، که رخ نهاده بر درت 

به جرم روسیاهی ام مرا مرانی از درت 

بگو دعا کند به ما مهدی مَه لقای تو 

منم منم گدای تو گدای بی نوای تو



خورشید به بر ستاره دارد امشب 

افروخته ماه پاره دارد امشب

حُسن است امام عسکری پا تا سر

زهرا حسن دوباره دارد امشب


گلشن یاسین که طرب خیز شد

بلبل بستان ولا می‌رسد 

رهبر دل‌ها حسن عسکری(ع)

آن پسر شیر خدا می‌رسد

 

امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

جدال مکن که ارزشت مى رود و شوخى مکن که بر تو دلیر شوند


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

هر که به پایین نشستن در مجلس خشنود باشد، پیوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد


 

امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» به اسم اعظم خدا، از سیاهى چشم به سفیدی اش نزدیکتر است


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند:

از جمله تواضع و فروتنى، سلام کردن بر هر کسى است که بر او می گذرى و نشستن در پایین مجلس است



امام حسن عسکری (ع) می فرمایند:

خنده بی جا از نادانى است


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند:

خشم و غضب، کلید هر گونه شر و بدى است


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند:

قلب احمق در دهان او و دهان حکیم در قلب اوست


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

دوست نادان، مایه رنج است 


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

جدال مکن که خوبى و حسن تو می رود و مزاح مکن که جرئت مى کنند و بر تو دلیر مى شوند 

 

امام حسن عسکری (ع) می فرمایند:

 

 

امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

مشغول نسازد تو را روزى که خدا ضامن آن شده از عملى که بر تو فرض است


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند: 

از ادب دور است ظاهر کردن خوشحالى نزد شخص غمناک


امام حسن عسکری (ع) می فرمایند:

همانا از براى جود و بخشش اندازه و مقدارى است پس هر گاه زیاد شده از آن مقدار پس آن اسراف است 

براى خرم و احتیاط مقدارى است پس هرگاه زیاد شد از آن مقدار پس آن جبن و ترس است. 

و از براى اقتصاد و میانه روى مقدارى است پس هرگاه زیاد شد بر آن پس آن بخل است.

و از براى شجاعت مقدارى است پس هرگاه زیاد شد بر آن تهوّر و بى ادبى است.

و کافى است تو را از براى ادب کردن نفست اجتناب کردنت از چیزی که مکروه و ناپسند بی شمارى از غیر خودت.

  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰
 

امام حسن عسگری تولدت مبارک

 

پسر فاطمه،نور هدی
   سبزترین باغ بهار خدا
   با تو دل از غصه رها می شود
   پاک تر از آینه ها می شود
   ای گل گلزار خدا،یا حسن عسکرى
   آینه ی قبله نما یا حسن عسکرى


آن ماه که مهر عالم رهبری است
بر طلعت او شمس  وقمر مشتری است
تبریک بگوئید به مهدی کامشب
میلاد ابا محمد عسگری است . . .

 


 

 

خورشید سپهر رهبری پیداشد
احیا گر فقه جعفری پیداشد
تبریک به مهدی که به عالم امشب
رخسار اما عسگری پیداشد . . .


ولی حق حسن العسکری ای آن که قضا
مجری امر تو و بنده رای تو بود
نه همین جای تو در سامره تنها باشد
که به دلهای محبان تو جای تو بود . . .

 


 

بهار تازه و گل تازه و چمن تازه
ستاره یار و فلک یار و دورگردون، یار
هر آن که بر گل رخسار تو گشاید چشم
بهار را چه کند؟ ای به «چهر» رشکِ بهار!
درخت اگر گل سوری، به باغ آورده
نهال قامت تو، آفتاب دارد بار!


ولی حق حسن العسکری ای آن که قضا
مجری امر تو و بنده رای تو بود،
نه همین جای تو در سامره تنها باشد
که به دلهای محبان تو جای تو بود

 


 

 

آن که می آید، شکوه آسمان، عظمت زمین، صداقت ایمان و نجابت آب است.
بهار از نامش شکوفا و عشق از یادش لبریز است!
ولادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد.


فصل غم رفت رسیده شادی
میزنه لبخند امام هادی
این همون لحظه میلاد بهاره
مولد گل تولد حضرت یاره

 

 
 

 

امام حسن عسکری(ع) می فرمایند:

هر که به پایین نشستن در مجلس خشنود باشد

پیوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد.


آمدی تا شب های بی ستاره را در ماه غرق کنی
و دست های تنها مانده را بگیری و تا خدا بالا بکشی.
ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد.

 

 


 

می آید امروز؛ یازدهمین ستاره، یازدهمین ماه، امام ثانیه های سلوک
امام جبین بر افروخته ازجلای جان، از کثرت طاعت، از اوج خشوع

ولادت امام حسن عسگری مبارک


ولی حق حسن العسکری ای آن که قضا
مجری امر تو و بنده رای تو بود
نه همین جای تو در سامره تنها باشد
که به دلهای محبان تو جای تو بود . . .

  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰

فصل پاییز

 فصل پاییز

متن قشنگ درباره فصل پاییز

نوعی هارمونی در فصل پاییز وجود دارد و درخششی در آسمانش است
که در فصل های دیگر نه شنیده می شود و نه دیده


برگ ها وقتی عمرشان می گذرد چقدر زیبا می شوند
چقدر در روزهای آخرشان روشن و رنگانگ هستند.


چشم به راه توام پاییز
از بهار و تابستان گرم نشد آبی
بیا پاییز جادوگر
طلایی کن سبزینه برگ های درخت آرزوها را …


پاییز دلگیر نیست
دلم گیر پاییز است …


استاتوس پاییزی غمگین و دلتنگی

 پاییزی غمگین و دلتنگی

غم انگیز است پاییز و غم انگیز تر
وقتی تو باشی و من برگ ها را با خیالت تنها قدم بزنم …


گوش کن
صدای نفس های پاییز را میشنوی؟
و این زیباترین فصل خدا می آید
دوست من
غم و اندوهت را
به برگ درختان آویزان کن
چند روز دیگر می ریزند


چه سخت هم پاییز باشد؛
هم ابر باشد ،
هم باران باشد !
هم خیابان خیس …
امـــــا نه تـــــو باشی
نه دستی برای فشردن باشد
نه پایی برای قدم زدن باشد
و نه نگاهـــی برای زل زدن … !


پاییز در راه است
ابرها کم کم می آیند
کوچه ها یک بند میخندند
خیابان ها پر از عاشقانه
و پاییز را بیشتر از آنچه که هست
دوست داشتنی می کند
یک موسیقی آرام بخش
که صدای خش خش برگ های زیر قدمت باشد


به یاد رسم دلتنگی به یاد لحظه هایم باش
در این پاییز تنهایی تو تنها آشنایم باش


اس ام اس و پیامک عاشقانه پاییزی

موهایت را رها نکن
پائیز است
باد می آید …
بوی موهایت را با خود می برد
و برگ ها عاشق تر می شوند


چقدر خوب بود یک بار پاییز
دل به دلم می داد
برگ هایش به درخت می چسبیدند
و تو به من


پاییز از چشمان من شروع شد
از برگ ریزان دلم
از نارنجی سکوتم
که مشت مشت دلتنگی به آسمان می پاشید


دفتر نقاشی خدا همیشه زیباست
اما فصل پاییز رابرای دل خودت
آرام تر ورق بزن و تمامی رنگ ها را به خاطر بسپار
که عشق لابلای همین رنگ های زیباست


مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد
روح زندگی را برای خویش نگه می دارد


پاییز فصل آمدن شکوفه ها نیست
پاییز فصل سبز شدن درختان نیست
پاییز فصل جیک جیک گنجشکان نیست
پاییز فصل با تو بودن است
در هوای بارانی اش تو را در آغوش میگیرم
تا بهترین خاطره ی من از یک روز بارانی شود


فصل باد و برگ فصل رنگ و رنگ و رنگارنگ
فصل مشق و مشق عشق و عشق انار
فصل باز باران با ترانه
فصل شیدایی و مهر و مهرگان
فصل یلدا و چله
پاییز، پادشاه فصول بر همه مبارک باد !


وقت خریدن لباس های پاییزی دقت کنید
لباس هایی با جیب های بزرگ به اندازه ی دو دست
شاید همین پاییز عاشق شدید


پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده
کاش همه انسان ها مثل پاییز باشن
تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن


پاییز آمد
زمانی که خاطرات شیرین گذشته ی خودم را با تو به یاد می آورم
پاییز همچون بهار دل انگیز می شود


پاییز زیبا و عروس فصل هاست
برگ ریزان درخت و خواب ناز غنچه هاست
خش خش برگ و نسیم باد را بی انتهاست
هرچه خواهی آرزو کن
فصل فصل قصه هاست


پاییز تفسیر زیبایی ست
وقتی که
تو در کنار من قدم میزنی …

سحر فتحی


برای من که دلم چون غروب پاییز است
صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است …


اندکی بر زیر این باران پاییزی بمان
ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند !


بد موقعی دیدمت
وسطِ پاییز
زیر باران ..
اصلا محال بود
عاشقت نشوم

مریم قهرمانلو


بهترین قسمت پاییز و زمستون
بیرون آوردن لباسای گرم و پیدا کردن پول از توی جیباشونه


آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش
باغ بی برگی،
روز و شب تنهاست،

با سکوت پاکِ غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد.
جامه اش شولای عریانی‌ ست
ور جز، اینش جامه ای باید

بافته بس شعله ی زرتار پودش باد
گو بروید ، هر چه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد
باغبان و رهگذران نیست .
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست

گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد،
ور برویش برگ لبخندی نمی روید؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن
پادشاه فصل ها ، پائیز

  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰
 

 غمگین شکست عشقی با جملات غمگین و سنگین

 

از همان لحظه‌ ی رفتنت

 هر روز کنار پنجره مینشینم

 و تنهاییم را بو میکشم

خاطرت هنوز هم ماندگارترین عطر این روزهای من است

 


حالِ کودکى را دارم

که گفتى همین جا بمان

زود بر می گردم

چند سالى می گذرد جانم

همان جا مانده ام

کودک است دیگر همه چیز را باور می کند

 


گیرم که باران هم آمد

همه چیز را هم شست

هوا هم عالی شد

فایده اش برای من چیست ؟

هوای دل من بی تو پس است

 


ایستاده بودم

هوا سرد بود

رد شدی

نگاهم کردی

هوا سردتر شد

مرا ندیدی و رد شدی

ولی من

هنوز ایستاده بودم

هرروز نگاهت را مرور میکنم

و هرروز

سردتر میشود

 


 

این روزها کسی به خودش زحمت نمی دهد یک نفر را کشف کند

زیبایی هایش را بیرون بکشد

تلخی هایش را صبر کند

آدم های امروز دوستی های کنسروی می خواهند

یک کنسرو که فقط درش را باز کنند

بعد یک نفر شیرین و مهربان از تویش بپرد بیرون

و هی لبخند بزند و بگوید “حق با توست”!

 


دلتنگ شده ام

نمیدانم ! شاید برای تو

یا شاید برای دیروزهایی که باتو گذشت

از اینجا صدایت می کنم

تو از آنـــجا بغلم کن

دلم گرفته

 


باور کن

آنقدر ها هم سخت نیست فهمیدن اینکه بعضی ها می آیند

که نمانند

نباشند

نبینند

و تــو اگر تمامی دنیا را هم حتی به پایشان بریزی

آنها تمامی بهانه های دنیا را جمع می کنند

تا از بین آنها بهانه ای پیدا کنند که بروند دور شوند
که نمانند اصلا

پس به دلت بسپار وقتی از خستگی های روزگار پناه بردی به هر کسی

لااقل خوب فکر کن ببین از سر علاقه آمده، یا از سر  … !

تا دنیایت پر نشود از دوست داشتن هایِ پر بغض

که دمار از روزگارت درآورد !

 


بعد از تو

خیلی سخت خوابم می برد 

مثل دیشب

امشب 

که هرچه تمرکز می کنم صدایت یادم بیاید

نمی شود …

و

آرزو می کنم کاش بودی فقط

اندازه ی یک ” شب بخیر ” کوتاه الکی !

کاش بودی …

 


تو رفته ای …

اما فقط از تو خواهشی دارم

هر کجای این دنیا بودی حتی در آغوش عشقت

هر وقت خوشحال بودی و از ته دل خندیدی

یادت باشد

کاری کرده ای که یک نفر

مدت هاست نمیتواند بخندد

 


نگران

منتظر

تنها

عصبانی

بهانه گیر

این روزها همه ی اینها من هستم

آرامم کن

آرامم کن

 


مادرم میگفت :

به دیوار تکیه کن

ولى به مردها ، نه …!

که دیوار اگر پشتت را خالى کرد

سنگ است و گچ، نهایت سرت میشکند …!

ولى اگر مردى رهایت کرد

دلت میشکند

روح و تمام زندگیت میشکند

و زنى که بشکند

سنگ میشود، سرد و سخت

که نه میخندد، و نه میگرید …!

و این یعنى فاجع ه…!
فاجعه زنیست که از دلداده گى ترسیده

 


آدم است دیگر

گاهی دلش تنگ میشود

حتی برای اینکه نیمه شب یواشکی شماره ات را بگیرد و بشنود

مشترک مورد نظر شما در حال مکالمه با مشترک مورد نظر خودش است

آدم است دیگر

احمق است …

دلش تنگ میشود …

 


شکستن دل

به شکستن استخوان دنده می‌ ماند

از بیرون همه‌ چیز روبه‌ راه است

اما

هر نفسی که می‌ کشی،

دردی‌ ست که می‌ کشی …

 


خیلی سخت

ادای محکم بودن و در بیاری

وقتی تو خودت فرو ریختی

خیلی سخت

به اجبار لبخند بزنی

وقتی تو قلبت گریه میکنی

خیلی سخت همه به خوشبختیت حسرت بخورن

وقتی خودت میدونی کم آوردی

خیلی سخت همه فکر کنن تو خوابی

اما کل شب با بالشتت حرف بزنی و گریه کنی

خیلی سخت زندگی کنی

ولی خیلی وقت باشه که، واسه خودت مرده باشی …

 


من دخترانه هایم را فدای تنهاییم کردم
تو مردانگی ات را به چه باختی ؟ 

عشق ؟!

هوس ؟!

یا گرمای یک نگاه ؟!

 


برایم فرقی نمی کند

که این شهر لعنتی

چقدر ساختمان و خانه و خیابان دارد

وقتی که تو در این شهر

نباشی

من

بـــرج زهـر مـارم

 


رویاهای با تو بودنم را آب بـُــرد

شاید بخاطر

چشــــم تــو بــود که از ســــر دلتـــنگی

در اغوش من

بــرای دیـــگری اشــــک میــریخت

 


 

دلتنگ  که باشم

ساده ترین حرف

اشکم را در می آورد …

یــــــــــاد تــــــــــو که جای خود دارد

 


 

عطر تنت را گم کردم

حرفی نیست

اما همین امروز ظهر کسی از کنارم رد شد که هیچ شباهتی به تو نداشت

فقط عطر تو را زده بود

لعنتی مرا دست می اندازی ؟

یا برگرد یا بوی عطرت را از این شهر بردار و ببر …

 


سکوت شب

می‌تواند دلیلی باشد

برای شروع دلتنگی

درست از همان لحظه‌ ای

که بدانی شنونده‌ ای نیست

برای شنیدن دلتنگی‌ هایت …

  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰


  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰

ولادت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم)

 

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهر مکه، واقع در منطقه حجاز، در شبه جزیره عربستان متولد شدند. زمان ولادت ایشان مقارن با دوران جاهلیت بود.

 

دوران جاهلیت

تقریباً از 200 سال قبل از بعثت، تا زمان بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوران جاهلی می‌گویند؛ و منظور از جاهلیت انجام هر عمل خلاف و نادرست است که از روی جهل باشد. عرب صحرانشین به صورت جدی پایبند به دین خاصی نبوده و ظاهربین و مادی بوده است. اعراب شهرنشین هم معمولاً بت‌پرست بوده و بتهایی از سنگ و چوب و خرما را می‌پرستیدند، که گاهی در هنگام فقر همین بتها را آرد کرده و می‌خوردند. رسم دخترکشی در میان آنها امری عادی بوده و جنگ و نزاع میان قبایل به صورت یک سنت معمول درآمده بود. اعتقاد به ارواح در میان آنها رواج داشته و توهم و خرافات در زندگی آنها تأثیر گذاشته بود. ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، بت پرستی را برانداخت و زندگی عرب را که یکسره غرور و تعصب بود، جاهلیت خواند و محکوم کرد. آزادیهای بی‌حد آنها را با گسترش اخلاق و عفت محدود کرد و از آنها که همیشه با هم نزاع می‌کردند، مردمی متحد پدید آورد.

 

قبیله قریش و نیاکان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم):

قبیله قریش که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان آنها بپاخاست، یکی از بانفوذترین قبایل عرب بوده و بعد از اسلام نیز تا قرنها بر جهان اسلام حکومت کرده است. بیشتر شهرت قریش مربوط به "قصی بن کلاب" جد چهارم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است. "عبدمناف" فرزند قصی، جد سوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، از نجابت و خوشرفتاری خاصی با مردم برخوردار بود. "هاشم" جد دوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز جزو چهره‌های درخشان قریش بود، و فرزند او "عبدالمطلب"، جد اول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از نامی‌ترین و عاقل‌ترین افراد عرب در زمان خود به شمار می‌رفت. او بود که چاه زمزم را که پر شده بود حفر کرد و وظیفه آب دادن به حاجیان و رسیدگی و پذیرایی از آنها به او رسید. نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت اسماعیل‌ (علیه السلام) رسیده که همه آنها حنیف یعنی یکتاپرست بوده‌اند.

عبدالله، پدر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کوچکترین پسر عبدالمطلب، در میان قریش از لحاظ زیبایی و حجب و حیا مشهور بود. او با آمنه (سلام الله علیها) دختر وهب که به پاکی و عفت معروف بود ازدواج کرد. عبدالله برای تجارت به شام رفت و در راه بازگشت از شام بیمار شد و در مدینه بستری گردید. او در سن 25 سالگی در مدینه وفات یافت.

بدین ترتیب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز هفدهم ربیع الاول عام الفیل (مطابق سال 580 میلادی) در شهر مکه متولد گردید. عام الفیل، یعنی سالی که فردی به نام ابرهه به دستور پادشاه حبشه (نجاشی) با سپاه زیادی تصمیم به ویران کردن خانه خدا گرفت. ولی قبل از انجام این عمل دسته‌ای از پرندگان که با منقار و پاهای خود، سنگهایی را حمل می‌کردند در بالای سر سپاه ظاهر شدند و این سنگها را روی سر سپاهیان ریختند که باعث از بین رفتن سپاه شد.

در روزی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنیا آمدند، گفته‌اند که:

1-      تمام بتها به رو، بر زمین افتادند.

2-      ایوان کسری در آن شب به لرزه درآمد و چهارده کنگره آن ریخت.

3-      دریاچه ساوه که سالها آن را می‌پرستیدند خشک شد.

4-      در بیابان سماوه که سالها کسی در آن آب ندیده بود، آب جاری شد.

5-      آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود، خاموش شد.

6-      تختهای پادشاهان جهان سرنگون شد.

7-      در همان شب، نوری از سرزمین حجاز تابید و تا مشرق ادامه پیدا کرد و ...

 

آمنه (سلام الله علیها) در زمان بارداری می‌گفت که هرگز احساس نکرده که باردار شده و هیچگاه باری سنگین همچون زنان دیگر را در خود نیافته است. گفته‌اند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگام متولد شدن پاکیزه و تمیز بود و خون و چیزهای دیگر به همراه او از شکم مادر خارج نشد. همینطور می‌گویند زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متولد شد سر به سوی آسمان بلند کرد و سپس برای خداوند تبارک و تعالی سجده نمود.

آمنه (سلام الله علیها) می‌گوید در هنگام ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، کسی به او گفته بود که او سرور آدمیان را به دنیا آورده است، پس او را "محمّد" بنامد. وقتی عبدالمطلب از این جریان اطلاع یافت، گوسفندی را کشت و گروهی از بزرگان قریش را دعوت کرد و در آن جشن نام پیامبر را محمد یعنی ستوده شده قرار داد.

ادامه مطالب در مورد زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در قسمتهای بعدی ادامه خواهد یافت
  • محمد اسماعیل زاده
  • ۰
  • ۰

 

 

 ولادت رسول اکرم (ص)

 


تا نام تو برده می‏ شود، چراغ‏های صلوات، در جان لحظه ‏ها فروزان می‏ شوند. تا فضیلتی از تو گفته می‏ شود، دل‏ها از بوی گل محمدی زنده می‏ شوند. یاد نویدبخش تو، درب‏های صبح را به رویِ ما می‏ گشاید. قرآن تو، نزدیک‏ترین راه رهایی است و نهج‏ الفصاحه ‏ات، پاک‏ترین مبحث بندگی.


قرآن، معجزه ‏ای است که از دست‏های روشن تو به ما رسید و مرهمی شد بر داغ ‏های همه روزه بشریت
.


نهج ‏الفصاحه، سرزمین پهناور دوستی است، زمزمه های بهاری گنجشکان بر درخت است که روبه‏ روی لحظات خستگی انسان، قد می‏کشد.


دنیا، شاداب و جوان می ماند؛ اگر سطری از اندرزهای تو را به کار بندد؛ همچنان‏که منبر و مسجد و مأذنه از ذکر و نام تو فعال مانده ‏اند
.


تو را نشناختیم


یا رسول اللّه‏ (ص) ، تو را نشناخته‏ ایم و فقط می‏دانیم که نامت بر همه کائنات ترجیح دارد. چگونه می‏توان شعاع دایره خوبی‏ هایت را ترسیم کرد؟ «مدینه» با آن عظمتش، هیچ‏گاه ادعا نمی‏کند که تو را شناخته است.


چگونه در خیال خام دنیا، رفتاری برای هم اعصار می‏ گنجید؟


یا نبی اللّه‏ (ص) ! مگر می‏توان بر سنت شریف تو بوسه نزد؛ حال آنکه پاسخ‏گوی تمام نیازهای روز است؟! این درست که تو را نشناخته ‏ایم، اما همه هستی ما از احترام به نامت می‏گوید که بیت بیت، قصیده ‏های روشن در دل‏ها می‏کاری و نور می‏پاشی در چشم‏ های خاک.

!

چه هدیه ای آورده ای خاک نشینان مفلوک را؟!

این عطر حضور کیست که عرش را به هیجان آورده است!

ایام به کام، ای درخت نبوت، طوبای صداقت! شاخه هایت پر بار که امروز گل کرده ای به وجود زیباترین مولود هستی؛ مولود حرم، مولود آستانه عفت و ایمان! می خوانمت به نام تمام زیبایی ها!

مولود زیبای آمنه علیهاالسلام ، اینک این آغوش پرندین حضرت جبریل علیه السلام است که تو را به گلگشت و تفرّج آسمان می برد
.

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که پیشانی ارادت بر خاک نهادی تا شکوه بندگی را به جای آوری!

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که مادر را سلام گفتی و فرشتگان به تحسین جمال بی مثالت پرداختند.

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که زمین از نعمت حضورت در کاینات برخوردار شد و آسمان به میزبانی زمین غبطه خورد.

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که خانه دوست، آکنده از عطر عاشقانگی ها شد و نجوای نمازت، دل از آسمان ربود!

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که زبان به حمد و یگانگی خداوند گشودی و عطر توحید، کوچه های مکه را فراگرفت!

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که زخم بی شمارت، عشق را به تماشا فرا خواند و عاشقانگی از افسانه به حقیقت پیوست!

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که غربت، به قصد قربت برگزیدی و برکت وجودت، تاریخ را به مبدأی از نور، راهنما شد

]

  • محمد اسماعیل زاده