(طلاق) تقدیر بی تدبیر
شاعر علی سوگوار
آنروزمادری بادبادک هوا می کرد
درمسیر بر باد رفته ترین
آرزوی برآب
وذهن کبوتر
انگشت می زد
برعقد سفره تقدیر بی تدبیر
امروز
دستمال گریه هایمان
بر یک بند می خشکد
در مسیر بربادرفته ترین
رویای عروس طلاق
وذهن کبوتر
خیره بر
چیدمان سهم خویش
برپای سفره بی رنگ سرنوشت
سیگار می کشد
در مسیر برباد رفته ترین
رویاهای دود شده جوانی